معین الدین به شدت به خورشت اسفناج علاقه داره با اینکه یک مقدار تو غذا خوردن اذیت می کنه ولی در برابراین غذا هیچ مقاومتی نمی کنه. جدیدا به کره و عسل به عنوان صبحونه علاقه پیدا کرده ولی دو روز پیش در حین فضولی زد شیشه ی عسلو شکوند و فعلا تا خرید دوباره ی عسل مونده بی عسل. اما این اقا پسر بلا جای عسل گاهی تخم مرغ می خوره اونم چی فقط به صورتی که حتما داخلش رب داشته باشه و هم اینکه همش بزنم. ولی مامانش از این حالت اصلا خوشش نمی اد. فقط تخم مرغ نیم رو.از خصوصیت دیگه ی این پسر کوچولو اینه که نمی تونه غذای ساندویچی بخوره یعنی با نون غذا نمی خوره مثلا همین تخم مرغو خالی می خوره یا اگه کوکو یا شامی داشته باشیم اونو خالی می خوره.وقتی سنگگ می خرم دیگه نمی فهمه چیکار می کنه و حالیش نمی شه که سیره یا نه. البته باید خدمتتون عرض کنم این اقا ی کوچولو چاق نیست البته الا دو ماهه که نبردمش قد ووزن ولی فکر کنم حولو حوش ۱۳ کیلوش باشه .بس که شیطونی می کنه. بابا پدر منو در اورده. بعضی وقتا انقدر که اذیت می کنه تا شب گیجم. الانم خوابه که دارم یکم می نویسم اگه بیدار بود به هیچ وجه نمی شد این کارو کرد.فعلا تا بعد.
اینم معین الدین در حال دیدن برنامه ی فیتیله . داره می رقصه . الانم اومده کلی گریه می کنه و می گه بیا پیشم بشین با هم فیتیله ببینیم منم . می خواستم اتفاقات امروزو بنویسم ولی مثل اینکه نمیشه باید برم الان دوباره دادش در میاد در ضمن امروز یکشنبه است.