
همانطوری که گفتم معین الدین از امروز صبح میره تو دسشویی وجیش میکنه .البته چون شرت اموزشی براش میپوشم خیالم راحته و تند تند میبرمش دسشویی. حالا باید ببینیم که خودش چقدر پشتکار داره اگه مثل از شیر گرفتنش باشه که عالی میشه. امروز سر ناهار داشت ادای عمو جون ها رو در می اورد که تو یکی از برنامه هاشون با وسایل اشپز خونه ساز میزدند .اونم با ته قاشقش داشت فلوت میزد . خیلی دیدنی بود.

الان ساعت دو بعد از ظهره و معین الدین طبق معمول همیشه خوابه و داره خوابهای خوب میبینه. فعلا تا بعد.
آفرین خاله جون که جیشتو میگی... زیاد سخت نیست.. عوضش از اون پوشک قلمبه راحت میشی تو گرمای تابستون....
کلییی مرد شدی واسه خودتاااا:)
بگما مامان طنبلش هر دفعه تا ظهر مواظبشه و بعد از ظهر رو بی خیال میشه ایندفعه هم یکی از اون دفعه بود .
ماشااللههههههههههه
مرسی از نظرت.هر وقت پست جدید نوشتی حتما میام و نظر میدم. خلود کوچولو رو ببوس.